این روزها که کمتر حرف دارم برای زدن، باز ترجیحم این است که چراغ اینجا را روشن نگه دارم. نتیجهاش هم این شده که مدتهاست توی این چهاردیواری مجازی یا معرفی کتاب و پست داستانی نوشتهام؛ یا نهایتاً آهنگ و کلیپ به اشتراک گذاشتهام. درست مثل همین پست، که بهانۀ انتشارش یک قطعۀ بیکلام است، «شهر خاموش از کیهان کلهر»، نامی که دارد بیشباهت به حال این روزهای من نیست.
::گویی وارد شهری,, شدهای که تماماً در سکوت فرورفته. چیزی نمیبینی جز سکوت، سکوتی که به سکوتِ گورستان نمیماند، به سکوت نیمه شبِ خستگی هم. بلکه سکوتی است که در پشتش قصهها با دهانی باز خفتهاند.