صفرم: راستش فکر میکنم از پست آخرم برداشتهای اشتباهی صورت گرفته است که نیاز بود یک سری توضیحات دیگری را به آن اضافه کنم. یکم: از روزی که به بیان آمدم، بیشتر از شش سال میگذرد. شش سال در اینجا نوشتهام و خواندهام. شش سال خاطره ساختهام. در غم و شادیهای زندگی اینجا بودهام. بیان , ...ادامه مطلب
سلام.قول داده بودم با تمام شدن کار طراحی سایت، اینجا آدرس جدید را به اشتراک بگذارم. این شما و این آدرس جدید دو کلمه حرف حساب: امیدوارم نگذارید در خانۀ جدید احساس غریبگی کنم. ارادتمند همهی دوستان قدیم و جدید. بخوانید, ...ادامه مطلب
سلام امیدوارم در این روزهای نه چندان روشن، حال دلتان خوب باشد. غرض از مراحمت، برای اینکه خواندن پستهای سایت را راحتتر کنم، تصمیم گرفتم یک کانال تلگرامی هم در کنارش داشته باشم. با عضویت در کانال، قدم روی چشمان بندهی حقیرِ آقاگل میگذارید. :) آدرس: پ.ن: و اینکه در کانال هم لینک پستها را, ...ادامه مطلب
یک شبانه روز بیست وچهار ساعت است و یک مسابقۀ فوتبال نود دقیقه طول میکشد. زمانی که اینجا از آن حرف میزنیم، همان زمان خطی است. همانی که از آینده به حال میرسد و بعد به گذشته تبدیل میشود. نقطه مقابل ا, ...ادامه مطلب
ماجرای عیسی آلکثیر را حالا فکر کنم همه بدانند. برای همین لازم نیست شرح دهم که عیسی آلکثیر کیست و چرا شش ماه به یکباره محروم شد. با این حال یک سری حرفها هست که باید زد. اول: محرومیت عیسی آلکثیر به, ...ادامه مطلب
مادر کلیپی فرستاده بود از این روزهای سمیرم. از این روزها که شهر در سرما و برف فرو رفته و بالاترین دمایش وسط ظهر هم چندین درجه زیر صفر است. در شهر برای این هوا اصطلاحی داریم به نام «کرد به کمر» که باره, ...ادامه مطلب
ساعت از هشت شب هم گذشته. لپتاپ را روشن میکنم. روی صفحهای که باز است، دکمۀ اف 5 را دوباره فشار میدهم. در این چند روز دکمۀ اف 5 لپتاپم به اندازۀ هزار کلیک پیرتر شده. دوباره اف 5 و اینبار صفحهای آشن, ...ادامه مطلب
تلوزیون چهارده اینچ الجی را گذاشتهایم توی تاقچه. دایی دراز کشیده روبروی تلوزیون. بهترین جای اتاق مال اوست. دایی دیگرم پشتی به بغل تکیه داده به بخاری نفتی. بخاری نفتی کنار دستمان هو هو میکند و گرمای, ...ادامه مطلب
روایتهای متفاوتی از آهنگ بهزندان صبا هست. ولی من دوست دارم باور کنم روزیروزگاری ابوالحسن خان صبا، از کنار زندان قصر میگذشته، در راه دستهای از زندانیان را میبیند که در ردیفی به سمت زندان میرفته, ...ادامه مطلب
+رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست... س.ن: فعلاً این پست اینجا باشه تا فردای دربی., ...ادامه مطلب
نمیدونم به خود کلمۀ بهار ربط داره یا چی؛ ولی کرم گوشترین(فکر میکنم کرم گوش رو جولیک میگفت) و پرتکرارشوندهترین آهنگهای ویژه بهار برای من دو تصنیف «بهار دلکش» و «بهار دلنشین» بوده. بهار دلنشین ب, ...ادامه مطلب
دوشنبه شبها شب نود بود و شب خواندن پستهای یک اماسی خوشبخت. حالا اما، نزدیک نه ماه است که اماسی خوشبخت نمینویسد و گویا باید به دوشنبههای بی نود هم عادت کرد. س.ن: اماسی خوشبخت، ممنونم که گاهی سری به وبلاگ و اینجا میزنید. امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشید و خوشبخت. خوشبخت به معنای واقعی کلمهاش. , ...ادامه مطلب
در این دنیا چیزی جز یکدست شدن و یکپارچگی خرده فرهنگها مرا نمیترساند. غرق شدن در فرهنگ شهرنشینی، یا یک فرهنگ یکپارچۀ جهانی، نقشی است که این روزها دارد کامل و کاملتر میشود و این برای من ترسآور ا, ...ادامه مطلب
داشتم به این فکر میکردم که آدمها با خاطرات تلخ و شیرینی که دارند زندهاند؛ و شب را روز و روز را شب میکنند. فرقی هم نمیکند این خاطرات شیرین باشد یا تلخ، با گذشت زمان همان خاطرات تلخ هم رفتهرفته صورت شیرین پیدا میکند. گفتم زمان، زمان هم این وسط نقش مهمی دارد. اصلاً هرچه زمان میگذرد آن خاطرات قدیمی صورت زندهتری پیدا میکنند. شاید برای همین است که پیرمرد, ...ادامه مطلب
خاله میگفت تا امروز فکر میکردم بلاگرها فقط با کلمات معنا مییابند. فکر میکردم نهایتاً قرار هست بنشینید و دورهم به همدیگر خیره شوید و به این فکر کنید که فردا چه پستی بنویسم. ولی خب نامبرده، با اینکه خالهی ماست؛ گاهی اوقات هم اشتباه میکند! ای کاش میشد به این آخر هفته تافت پاشید. آخر هفته دلانگیزی بود. هم دیدار با رفقای رادیو و هم ددونک دوستان. دوستانی , ...ادامه مطلب