جهان چون بزاری برآید همی بدو نیک روزی سرآید همی چو بستی کمر بر در راه آز شود کار گیتیت یکسر دراز بیک روی جستن بلندی سزاست اگر در میان دم اژدهاست شاهنامه تنها شامل رشادتهای فردی نیست. و صحنههای نبرد جمعی نیز در آن نقش ویژهای دارد. یکی از صحنههای زیبای نبرد که در شاهنامه روایت شده است نبرد معروف یازده رخ(یا دوازده رخ) است. نبرد یازده رخ در زمان پادشاهی کیخسرو فرزند سیاوش و نوادهی کیکاووس و افراسیاب تورانی اتفاق میافتد. وقتی افراسیاب در جنگ با ایرانیان مغلوب میشود برای جبران این شکست سپاهی فراهم میآورد و عزم حمله به ایران را میکند. پیران ویسه که از سرداران افراسیاب است مأمور حمله به ایران میشود. شبیخون کند تا در خان من از ایران بیازند بر جان من دلاور شد آن مردم نادلیر گوزن اندر آمد ببالین شیر برین کینه گر کار سازیم زود وگرنه برآرند زین مرز دود پیران ویسه پیرمردی با دانش است که به سیاووش پناه میدهد. دختر خودش را به عقد او در میآورد و برای انکه او را از مکر سرداران افراسیاب حفظ کند فرنگیس دختر افراسیاب را برای او خواستگاری میکند. پیران ویسه همچنین در فرار کیخسرو از توران نقش دارد و او را از مرگ حتمی نجات میدهد. اما حال مأمور حمله به ایران میشود. ایرانی که پادشاهش کیخسرو پسر سیاووش است. پیران ویسه اگرچه عاشق کیخسرو است ولی وطن پرستی را بر عشق خود برتری میدهد و به جنگ سپ, ...ادامه مطلب
نقل است که بُشر خواست که شبی به خانه در آید. یک پای در آستانه نهاد و یک پای بیرون خانه نهاد، و تا روز همچنان ایستاده بود و متحیر و شوریده؛ و گویند نیز که در دل خواهرش افتاد که امشب بشر مهمان تو خواهد بود. در خانه برفت و آبی بزد و منتظر آمدن بود. ناگاه بُشر بیامد. چون شوریدهای گفت: ای خواهرم! بر با, ...ادامه مطلب